الکتروموتور ها چگونه کار می کنند و وظیفه اصلی آن ها چیست؟

- ۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۲۱
کارواش ها شغلی های پر سود و پر درآمدی به شمار می روند و یک نوع کاری خدماتی محسوب می شوند که در اکثر شهرهای بزرگ و کوچک مورد استقبال و استفاده مردم قرار گرفته اند و به روش های متعدد قابل انجام هستند. در زیر گزیده ای از اطلاعات بدست آمده از تحقیق و بررسی در سطح اینترنت را با هم مطالعه می نماییم.
محل مناسب برای ایجاد کارواش با توجه به قوانین و مقررات هر شهر متفاوت است و متقاضیان شغل باید مراحل اداری آن را از طریق اتحادیه سرویس کاران شهر خود (در شهر های بزرگ) و در شهر کوچک به نمایندگی اتحادیه مربوطه مراجعه و اقدامات لازم را بعمل آورند. اخذ مجوز لازم از اداره اماکن راهنمائی و رانندگی شرط اساسی برای ایجاد کارواش می باشد. لذا قبل از سرمایه گذاری ضرورتهای پیش گفته مد نظر قرار داده و سپس اقدام به ایجاد کارواش کنید.
اگر علاقمند به راه اندازی یک کارواش هستید بعد از تحقیق و بررسی های دقیق در مورد این فعالیت به اضافه ایده های جدیدی که خودتان به این کسب و کار اضافه می کنید اقدام کنید.
منابع مالی مورد نیاز برای ایجاد یک کارواش در اشکال مختلف آن و بسته به نوع کارواش و با توجه به نوع و کیفیت کارواش متفاوت است ولی می توان با حداقل منابع مالی لازم اقدام به ایجاد کارواش کرد و با کسب درآمد خوب و بمرور زمان سایر امکانات لازم را تامین و تجهیز نمود.
الکتروپمپ های پیستونی شناور یا پمپ های پلانچر، توانایی تولید فشار بالایی را دارند. از معایب این نوع از الکتروپمپ ها، نیاز همیشگی آن ها به روغن کاری است.
الکتروپمپ های پیستونی شناور باید یک نیروی دورانی را به نیروی محوری تبدیل کنند و مانند پیستون ماشین با جابجایی آن میزان مشخص سیال را در هر دور از حرکت پیستون پمپ کنند.
نوع دیگر پمپ های جابجایی مثبت، الکتروپمپ های دیافراگمی می باشند. تفاوت این نوع پمپ با پمپ های پیستونی شناور این است که در آن به جای استفاده از حرکت یک پیستون درون یک سیلندر، از جلو و عقب رفتن یک دیافراگم استفاده می شود. نکته ای که در مورد این پمپ ها مطرح است، قطع و وصل شدن جریان در آنها به واسطه حرکت این دیافراگم است.
الکتروپمپ های دیافراگمی از انواع الکتروپمپ های با جابجایی مثبت هستند که با استفاده هم زمان از خاصیت رفت و برگشتی یک غشاء پلاستیکی و یک شیر یک طرفه مناسب، سیال را پمپ می کنند.
الکتروپمپ وسیله ای مکانیکی برای انتقال سیال است که با افزایش فشار در جریان، امکان جابه جایی سیال را به ارتفاعی بالاتر (با افزایش هد) یا حتی پایین دست (معمولاً حوضچه یا مخزن) فراهم می آورد. به طور کلی پمپ به دستگاهی گفته می شود که انرﮊی مکانیکی را از یک منبع خارجی اخذ و به سیال مایعی که از آن عبور می کند، انتقال می دهد. مهم ترین پمپ هایی که در این واحد استفاده شده اند عبارت اند از:
ما در اینجا فقط به توضیح پمپ های سانتریفیوژ می پردازیم: پمپ های سانتریفیوژ:
پمپ های سانتریفوﮊ دارای یک محفظه هستند که حلزونی شکل است و پوسته یا
کِیسینگ نامیده می شود و درون آن یک یا چند چرخ قرار دارند که روی یک محور
(شفت) نصب شده اند. هر چرخ مجهز به تعدادی پره می باشد. انتقال انرﮊی به
سیال در این قسمت انجام می شود. برای اینکه از محل خروج شفت از کِیسینگ
پمپسیالی خارج نشود و اصطلاحا نشتی به خارج نداشته باشیم از ابزاری بنام
مکانیکال سیل استفاده شده است. نکته بسیار مهم در مورد این نوع پمپ ها
هواگیری یا پرایم پمپ پیش از روشن کردن آنها می باشد. یعنی پس از لاین آپ
نمودن پمپ و
اطمینان از ورود سیال به داخل پمپ، باید از خروج کامل هوا یا گاز حبس شده
در داخل پمپ نیز اطمینان حاصل نمود. از این نوع پمپ ها در ابعاد و اندازه
های مختلف برای مصارف گوناگون ساخته می شوند. این پمپ ها از نوعی می باشند
که انتقال انرژی از آنها به سیال به طور دائمی انجام می پذیرد. پمپ های
سانتریفوﮊ معمولاً نیروی محرکه خود را از طریق یک الکترو موتور (موتور
الکتریکی) دریافت می کنند. انتقال نیروی محرکه از موتور به پمپ از طریق یک
محور به نام شَفت منتقل می شود. شفت موتور به وسیله نوعی تجهیزات مکانیکی
به نام کوپلینگ به شَفت پمپ متصل شده است. به این ترتیب انتقال نیرو به
راحتی از طریق شفت موتور الکتریکی به شفت پمپ منتقل می شود.
در الکتروپمپ های دینامیکی یا همان جابجایی غیر مثبت، یک پره ی متحرک با حرکت دورانی، انرژی جنبشی را به فشار یا سرعت تبدیل می کند. باید در نظر داشت پمپ با جابجایی منفی نداریم.
الکتروپمپ های خطی جز پمپ های دینامیکی یا همان جابجایی غیر مثبت می باشند، که یک پره ی متحرک با حرکت دورانی، انرژی جنبشی را به فشار یا سرعت تبدیل می کند.
در پمپ های خطی سیال وارد شده در همان راستایی که وارد پمپ شده است از آن خارج می شود و تغییر زاویه ای در جریان رخ نمی دهد. الکتروپمپ های خطی توانایی تولید دبی بالا را در هد پایین دارند.
برای مثال در مصارف کشاورزی برای پمپ کردن آب از رودخانه های جاری به سمت مزارع از این نوع از پمپ ها استفاده می شود که دبی بالایی را در اختیار ما قرار می دهند.
به پمپ های خطی، پمپ های پروانه ای نیز می گویند چون در آنها پروانه ی پمپ با گردش خود ایجاد دبی می کند.همچنین در نیروگاه ها هم برای تامین آب از رودخانه، دریاچه و مخازن برای تصفیه آن از این نوع از پمپ استفاده می شود.
در این نوشتار به محاسبه توان و راندمان الکتروپمپ ها می پردازیم:
برای محاسبه توان در سیستم SI از رابطه زیر استفاده می کنیم:
Pv= qv hv ρv g / (3.6 106 μv)
که در این رابطه Pv توان جبرانی برای ویسکوزیته بر حسب (Kw)، ρv چگالی سیال ویسکوزیته بر حسب (kg/m3 ) است.
برای محاسبه توان در سیستم Imperial از رابطه زیر استفاده می کنیم:
Pv= qv hv SG / (3960 μv)
که در این رابطه Pv قدرت جبرانی برای ویسکوزیته بر حسب (bhp) و SG وزن مخصوص سیال ویسکوزمی باشد.
برای محاسبه الکتروپمپ از رابطه زیر استفاده می کنیم:
μv= cμ μ
که در این رابطه μv راندمان جبرانی ویسکوزیته، cμ ضریب راندمان ویسکوزیته و μ راندمان اصلی بر اساس منحنی الکتروپمپ است.
الکتروپمپ های پلانجری و پیستونی، برای ایجاد حرکت رفت و برگشتی در یک محور از یک مکانیزم لنگ (crank mechanism) استفاده میکنند که باعث فشار سازی در یک سیلندر و یا برل (barrel) میشود تا بتواند گاز یا سیال را پمپ کند. فشار درون محفظه باعث حرکت شیرها در سمت مکش یا تخلیه میشود.
این عملکرد الکتروپمپ های پلانجری و پیستونی نشان می دهد که هر دوی آن ها جز، پمپهای رفت و برگشتی هستند که برای انتقال ماده از یک محفظه استوانهای از یک پلامجر یا پیستون استفاده میکنند. پیستون پلانجر به وسیله توان بخار، پنوماتیک، هیدرولیک و یا درایو الکتریکی کار میکنند.
الکتروپمپهای پلانجری در
کاربردهایی که دارای بازه فشاری از 70 تا 2070 بار هستند به کار میروند.
الکتروپمپهای پیستونی در بازههای فشاری کمتر کار میکنند. حجم سیالی که
جابهجا میشود با حاصلضرب مساحت پلانجر یا پیستون در کورس حرکتی آن برابر
است. ظرفیت کل الکتروپمپ های پلانجری و پیستونی را میتوان با ضرب مساحت
پیستون یا پلانجر در کورس حرکتی در تعداد پیستونها و پلانجرها و سرعت چرخش
درایو به دست آورد. توان مورد نیاز از سمت درایو متناسب است با فشار و
ظرفیت پمپ. جنس قطعات الکتروپمپهای پلانجری بر اساس سایش و نوع سیال
انتخاب میشود. متریال قطعات شامل برنز، برنج، فولاد، استنلس استیل، آهن،
آلیاژ نیکل و مواد دیگر میشود. به عنوان مثال الکتروپمپهای پلانجری که در
سرویسهای عمومی و یا سرویسهای نفتی به کار میروند، معمولا دارای یک
سیلندر و پلانجر آهنی هستند. متریال شیرهای مکش و تخلیه که در تماس با سیال
پمپ شده هستند، بر حسب نوع سیال انتخاب میشود. در کاربردهای نیروگاهی که
در آن پمپهای پلانجری با کارکرد پیوسته مورد نیاز هستند، برای کار با آب
یا روغن میتوان از پلانجرهای سرامیکی صلب استفاده کرد ولی این مواد برای
کار در سیالات اسیدی قوی مناسب نیستند. سیل یا آببندی بخشی از الکتروپمپ و
پلانجر هستند که برای جداسازی سیال پر فشار از محیط استفاده میشود. از یک
کاسه نمد (stuffing box) یا پکینگ (packing) برای سیل کردن اتصال بین
مخزنی که سیال در آن منتقل میشود و پلانجر یا پیستون استفاده میشود. کاسه
نمد میتواند از بوشینگ (bushing)، پکینگ (packing) یا رینگهای آببندی
(seal rings) و یا گلند (gland) تشکیل شده باشد.
الکتروپمپهای
پلانجری (plunger pump) در کنار پمپهای دیافراگمی و پمپ های پیستونی در
گروه پمپهای جابهجایی مثبت رفت و برگشتی قرار میگیرند. الکتروپمپهای
پلانجری از یک سیلندر به نام برل (barrel) تشکیل شده است که یک پلانجر رفت
و برگشتی درون آن قرار دارد. شیرهای مکش و تخلیه در سر سیلندر قرار دارند.
در کورس مکش (suction stroke)، پلانجر جمع و ولوهای مکش باز میشوند که
باعث مکش سیال به داخل سیلندر میگردد. در کورس ارسال (forward stroke)،
پلانجر سیال را به سمت خارج از ولو تخلیه هل میدهد. در پمپهای پلانجری،
آببندی فشار بالا به صورت ثابت (high pressure stationary seal) انجام
میشود و پلانجر استوانهای با سطح صاف خود از میان یک سیل (seal) حرکت
میکند. این باعث تفاوت الکتروپمپهای پلانجری با پمپهای پیستونی میشود و
امکان کارکرد آنها را در فشارهای بالا فراهم میکند. پمپهای پلانجری
اغلب برای انتقال پسابهای مسکونی و صنعتی به کار میروند. هنگامی که تنها
یک پلانجر وجود دارد، جریان سیال بین مقدار ماکزیمم آن در زمانی که پلانجر
در میانه راه قرار دارد و صفر هنگامی که پلانجر در موقعیت صفر قرار دارد
تغییر میکند. هنگامی که حرکت سیال داخل سیستم پایپینگ شتابدار شود، انرژی
زیادی به هدر میرود. لرزش و ضربه قوچ نیز میتوانند تبدیل به مشکلات
عمدهای شوند. این مشکلات معمولا با استفاده از دو یا چند سیلندر که فاز
کارکرد متفاوتی دارند جبران میشود.